درددل در لغتنامه دهخدا به معنای دردی است که در قلب ایجادمیشود البته گاهی هم به صورت اشتباه کلمه درد و دل به جای درددل استفاده میشود که ترکیب درست درد دل است. همانطور که از معنای لغوی کلمه درددل استنباط میشود درددل یعنی انسان مشکلات و احساسات منفی خود را با دیگری در میان بگذارد، پس به طور کلی درددل باعث میشود احساسات منفی یک شخص برای شخص دیگر بازگو شود.
انسانها نیاز دارند تا با گفتگو کردن مشکلات را از خود دور کنند در این مقاله سعی داریم بررسی کنیم که آیا درد دل کردن با کودکان اساساً کار درستی است یا نه؟
اغلب والدین سعی دارند با کودک یا نوجوان خود در مورد مشکلاتی از قبیل مشکلات اقتصادی، مشکل در زندگی زناشویی، مشکل در محل کار و غیره گفتگو کنند اما معمولاً نمیدانند که این گفتگوها چه تأثیرات مخرب و جبرانناپذیری را روی سلامت روان کودکان میگذارد.
کودک شما روانشناس نیست!
کودک شما روانشناس یا درمانگر شما نیست که مشکلات خود را با او در میان بگذارید از کودک چه انتظاری دارید؟ آیا میتواند به شما کمک کند تا مشکل خود را رفع کنید؟ یا فقط میخواهید با کسی صحبت کنید و خود را خالی کنید؟ در این صورت هم باز درددل کردن با کودک کار درستی نیست؛ زیرا ممکن است کودک در ناخودآگاه خود فکر کند که او باعث مشکل و ناراحتی شما شده است و این باعث میشود تا یک خلأ روحی و عذاب وجدان در کودک به وجود بیاید در واقع وقتی شما با کودک خود درددل میکنید، نمیدانید که بعد از شنیدن مشکلات و ناراحتیهای شما چگونه تحلیل میکند، بلکه فقط دوست دارید کسی باشد تا با او گفتگو کنید. شاید هم فکر میکنید کودک به زودی فراموش میکند و بهترین شخص برای درد دل کردن کودک است، زیرا بعد از شنیدن مشکلات شما به بازی خود میپردازد و به راحتی مشکلات را فراموش میکنند اما واقعیت اینطور نیست.
کودک در ذهن خود تمام مسائل را تجزیه و تحلیل میکند و از آنجایی که یک روانشناس و درمانگر نیست ممکن است به نتیجهگیریهای اشتباهی برسد که قطعاً روی سلامت روان خود کودک تأثیرات مخربی خواهد داشت.
خودکشی در کودکانی که سنگ صبور هستند.
آمارها نشان میدهند تعداد قابلتوجهی از کودکانی که سنگ صبور والدین خود بودند، در سنین بزرگتر دست به خودکشی زدند زیرا وقتی والدین با کودک درد دل میکنند، کودک با شنیدن درد و رنجهای خانواده خود اضطراب شدیدی را تجربه میکند. این امر در طی بزرگسالی باعث مشکلاتی نظیر پرخاشگری، اضطراب و در نهایت خودکشی او میشود.
نگرانی دائمی
وقتی کودک از مشکلات خانواده و والدین خود مطلع باشد، دائماً یک نگرانی در درون خود نسبت به پدر و مادرش احساس میکند. متأسفانه برخی از والدین وقتیکه میبینند کودکشان نسبت به آنها احساس نگرانی میکند، خوشحال میشوند زیرا فکر میکنند کودک آنها درک بالاتری نسبت به سایر همسالهای خود دارد. درصورتیکه نگرانی دائمی باعث میشود کودک نسبت به همسن و سالهای خود بسیار گوشهگیرتر و افسردهتر باشد. همچنین اضطراب درونی باعث ضعف شدید سیستم ایمنی میشود و همین امر مشکلات جسمانی فراوانی را برای کودک به همراه خواهد داشت.
سؤالات کودک بیجواب ماند.
وقتیکه والدین دائماً در حال گفتگو با کودک در باب مشکلات خود هستند، کودک اغلب فکر میکند که پدر و مادر به شدت درگیر هستند و مشکلات خود را دارند و وقت آن را ندارند که به سئوالات کودک رسیدگی کنند. پس سؤالاتی که ممکن است داشته باشد را هرگز از پدر و مادر خود نمیپرسد تا باعث نشود یکبار روی دوش آنها اضافه کند. همین امر هم موجب میشود یا سؤالات کودک بیجواب بماند یا سؤالات خود را از افراد نادرست درست مانند دوستان بپرسد درصورتیکه این سؤالات باید در کانون گرم خانواده در یک گفتگوی صمیمانه پاسخ داده شود.
حال ممکن است بگویید من به عنوان یک والد که همواره با کودک خود درددل کردم، از این به بعد باید چه راهکاری را انجام دهم. در ادامه این مقاله سعی داریم چند راهکار به والدین عزیز ارائه دهیم تا آنها بتوانند با استفاده از این راهکارها سعی کنند دیگر از کودک به عنوان شخصی که برای درددل کردن به آن مراجعه میکنند، استفاده نکنند.
استفاده از مشاور یا درمانگر
بهترین راه برای شخصی که درگیر مشکلات و رنجهای زیادی است. صحبت کردن با یک مشاور روانشناس میباشد زیرا مشاور میتواند به شما راهکارهای مناسبی ارائه دهد تا بتوانید بار غم را کم کنید همچنین با صحبت کردن با مشاور شما میتوانید خود را خالی کرده و یک سنگ صبور پیدا کنید و دیگر از کودک خود به عنوان سنگ صبور استفاده نکنید.
نوشتن
گاهی مشکلات ما آنقدر بزرگ و اساسی نیستند که نیاز باشد برای رفع آنها به درمانگر یا مشاور مراجعه کنیم. بعضی وقتها فقط نیاز داریم با صحبت کردن انرژی منفی را از خود دور کنیم. یکی از بهترین راههایی که میتوانید استفاده کنید نوشتن است. یک دفتر و خودکار بردارید و تمام مسائلی که شما را ناراحت میکند و باعث غم و اندوه شما شده است یادداشت کنید. چند بار آن را بخوانید و سعی کنید خشم خود را روی کاغذ انتقال دهید بعد از اینکه تمام موارد را یادداشت کردید مطمئن باشید که احساس سبکی بسیاری خواهید داشت.
صحبت کردن با شخصی که باعث ناراحتی شما شده است
یکی از بهترین راهها که میتوانید مشکلات خود را حل کنید این است که با شخصی که با او مشکل دارید به گفتگو بپردازید. برای مثال اگر از دست همسر خود ناراحت هستید به جای آنکه در مورد این مشکل با دیگران سخن بگویید مشکل را مستقیم با خود همسرتان در میان بگذارید. در بیشتر موارد گفتگو درباره مشکلات باعث حلوفصل آنها خواهد شد.
در نهایت به عنوان جمعبندی باید بگوییم هرگز از کودک خود به عنوان شخصی که نیاز دارید با او درددل کنید استفاده نکنید؛ زیرا این گفتگو باعث مشکلات بسیار زیادی در آینده کودک شما خواهد شد و ضررهای جبرانناپذیری را به سلامت روان کودک وارد خواهد کرد.